آسيب هاي ثانويه و عوارض آسيب نخاعي


 






 
پس از آسيب نخاعي عوارض متعددي ممكن است ايجاد گردد، پيشگيري هوشمندانه از عوارض احتمالي مي تواند به بهبود پتانسيل جهت توانبخشي و نيز بهبود كيفيت زندگي فرد بيانجامد. تعدادي از عوارض عبارتند از:
زخمهاي فشاري،‌ اختلال رفلكسي اتونوميك، افت فشار وضعيتي، استخوان سازي نابجا، كانتر كچر، ترومبوزويد عمقي، درد (درد تروماتيك،‌ درد ريشه عصب، اختلال حس نخاعي، درد عضلاني-اسكلتي)پوكي استخوان و سنگ هاي كليوي

زخم هاي فشاري
 

يكي از شايع ترين عوارض متعاقب ايجاد ضايعه نخاعي، ايجاد زخم هاي فشاري است. در پاسخ به عدم توانايي فرد جهت درك نياز به انتقال وزن يا كاهش فشار،‌ نواحي فشار روي برآمدگي هاي استخواني به وجود مي آيند. درمان زخم هاي باز ناشي از فشار بيش از حد يك علت عمده بستري شدن اين افراد در بيمارستان است. پيشگيري از ايجاد زخم ها فشاري براي متخصصين بهداشتي در بالاترين درجه اهميت قرار دارد. روش هاي كاهش فشار بايد به افراد آموزش داده شود و يا اعضاي خانواده و مراقبت دهندگان بايد آموزش هاي لازم را جهت كمك به فرد در فعاليتهاي انتقال وزن، دريافت دارند.
افراد بايد ياد بگيرند كه به ازاء هر 15 تا 30 دقيقه نشستن، 1 دقيقه كاهش فشار داشته باشند. افرادي كه توانايي دارند بايد خودشان مستقلاً با استفاده از يك آينه به معاينه پوست بپردازند. به افرادي كه در مورد معاينه پوست نيازمند كمك هستند بايد توصيه كرد كه چگونگي انجام اين فعاليت را به ديگران ياد دهند.

اختلال رفلكسي اتونوميك
 

اختلال رفلكسي اتونوميك در افراد داراي ضايعه بالاتر از سطع T6 رخ مي دهد. بي ثباتي سيستم عصبي سمپاتيك منجر به رفلكس اتونوميك پاتولوژيك مي گردد. تمامي خروجي هاي سمپاتيك پايين تر از سطح T6 واقع شده اند. بنابراين در ضايعات گردني و سينه اي فوقاني،‌ درون داده هاي تحريكي و مهاري نزولي به نورون هاي سمپاتيك از ميان مي روند. متعاقب اعمال يك محرك حسي مضر باعث تحريك اتونوميك، انقباض عروق،‌ و يك افزايش سريع و زياد در فشارخون فرد مي گردد. به طور طبيعي افزايش فشارخون فرد، گيرنده هاي سينوس كاروتيد و آئورت را تحريك مي كند و منجر به يك تعديل در مقاومت عروق محيطي، و متعاقباً پايين آوردن فشار خون فرد مي گردد. به دليل وجود ضايعه، پيام هاي عصبي نمي توانند به پايين تر از سطح ضايعه برسند تا فشار خون فرد را پايين بياورند. بنابراين، افزايش فشارخون باقي خواهد ماند مگر اينكه محرك مضر برطرف شود و يا مداخله پزشكي صورت گيرد. در صورتيكه اين عارضه درمان نگردد، مي تواند منجر به عوارض مرگباري مانند تشنج و خونريزي ساب آراكنوييد شود. علل شايع اختلال رفلكسي اتونوميك عبارتند از اتساع مثانه يا روده ها، پارگي سوند فرد، تحريك پوستي مضر، زخم هاي فشاري،‌ اختلال عملكرد كليه،‌ تغييرات دماي محيط و يا كاهش غير فعال اعمال شده به ران فرد.

سمپتوم هاي اختلال رفلكسي اتونوميك عبارتند از:‌افزايش قابل توجه فشار خون، سردرد شديد و ضربان دار، تعريق فراوان،‌ انقباض عروق زير سطح ضايعه، اتساع عروق بالاي سطح ضايعه، تنگي مردمك ها، سيخ شدن موها، تاري ديد، آبريزش بيني.
 

تشخيص سريع اين نشانه ها يا علائم ضروري است. در صورتي كه درمان مناسب صورت نگيرد،‌ فرد ممكن است تشنج، آفازي، ازكار افتادن كليه يا خونريزي قرنيه را تجربه كند و يا حتي ممكن است بميرد. با افرادي كه اختلال رفلكسي اتونوميك دارند بايد مشابه فردي برخورد شود كه در وضعيت بحراني قرار دارد. اولين چيزي كه بايد جستجو كرد، منبع احتمالي محرك مضر است. اغلب سوند فرد تا خورده يا كيسه سوند نياز به تخليه دارد. اگر منبع مشكل فوراً يافت نشد، بايد سعي كرد با نشاندن يا ايستادن فرد فشارخون وي را پايين آورد. پرستار يا پزشك اصلي فرد بايد هرچه سريعتر در جريان قرار گيرد. جلوگيري از عود مشكل و آموزش فرد و خانواده از اهميت بالايي برخوردار است. براي كمك به فرد جهت تعديل اين عارضه، ممكن است به درمان دارويي يا جراحي نياز باشد.

افت فشار وضعيت
 

يك عرضه احتمالي ديگر افت فشار وضعيتي است. افراد داراي ضايعه نخاعي اغلب فشارخون پايين دارند. عدم پمپ مؤثر عضلات اسكلتي، به همراه عدم پاسخ عروقي در اندام هاي تحتاني، منجر به تجمع وريدي مي شود. متعاقباً ميزان خون در گردش در بدن كاهش مي يابد، و بنابراين كاهش سريعي نيز در حجم ضربه اي و برون ده قلبي رخ مي دهد. افت فشار وضعيتي ممكن است وقتي فرد به حالت نشسته جابه جا مي شود، در وضعيت ايستاده قرار مي گيرد، يا در حين ورزش رخ مي دهد. بنابراين كنترل دقيق تغييرات فشارخون بايد در حين فعاليت هاي درماني صورت گيرد. فشار خون فرد نبايد به كمتر از 40/70 ميلي متر جيوه افت نمايد زيرا مي تواند موجب ايست قلبي گردد. استفاده از بستن شكم در حين فعاليت هاي ايستاده با كاستن از افت فشار داخل شكمي كه در هنگام تغيير در وضعيت فرد رخ مي دهد، بازگشت وريدي را بهبود مي دهد. به علاوه فرد مي تواند جوراب هاي الاستيك بپوشد تا از تجمع وريدي در اندام هاي تحتاني جلوگيري كند.

درد
 

درد ممكن است در نتيجه التهاب و آسيب اجزاء عصبي نظير راه هاي حسي و متعاقب ضربه مكانيكي، مداخله جراحي، يا جابه جا كردن و وضعيت دهي نامناسب رخ دهد. يك سندرم درد مشاهده شده در افراد ضايعه نخاعي، درد فانتوم است.

ويژگي هاي اين ضايعه عبارتند از: شكايت از كرختي با موضع نامشخص،‌ سوزن سوزن شدن، دردهاي سوزشي،‌ تير كشنده و ناراحتي هاي احشايي. اين درد ممكن است در اثر محرك مضر از جمله عفونت مجاري ادراري، اسپاستي سيتي، پر بودن روده ها يا استعمال سيگار تشديد شود. درمان درد فانتوم براي متخصصين بهداشتي يك چالش است. مداخله پزشكي عبارت است از آموزش فرد در مورد ماهيت درد، كاربرد استامينوفن يا ساير داروهاي ضد التهاب استروئيدي، ضد افسردگي هاي سه حلقه اي، و داروهاي ضد تشنج، روش هاي روان شناختي مديريت درد و تحريك الكتريكي عصب از طريق پوست، سندرم هاي درد ناشي از استفاده بيش از حد نيز ممكن است در شانه ها به وجود آيد چرا كه افراد براي انجام كارهاي روزمره شان به دامنه حركتي و قدرت اندام فوقاني اتكاء دارند.
 

كانتر كچر
 

در اثر فعال شدن رفلكس هاي فلكسوري كه بعد از ضايعه ايجاد مي شود و نيز متعاقب نشستن هاي طولاني افراد مستعد ايجاد كانتر كچرهاي فلكسوري هستند. پيشگيري از كانتركچرها در حفظ عملكرد، حداكثر اهميت را دارد. يك برنامه تمريني كششي مناسب بايد به فرد آموزش داده شود كه به طور مستقل و يا به كمك اعضاي خانواده يا مراقبت دهندگان قابل انجام است. به علاوه تمامي افراد بايد تشويق شوند كه يك برنامه مرتب قرار گرفتن در وضعيت دمر را انجام دهند. افراد بايد حداقل 30 دقيقه در روز را در وضعيت خوابيده در روي شكم صرف كنند تا عضلات فلكسور ران تحت كشش قرار گيرند. وضعيت دمر همچنين زخم هاي برجستگي ايسكيال را بهبود داده و باعث تهويه پوست ناحيه باسن مي شود.

استخوان سازي نابجا
 

استخوان سازي نابجا يك عارضه ثانويه بالقوه ديگر است. در زير سطح ضايعه ممكن است در داخل بافت نرم استخوان ساخته شود. معمولاً استخوان نابجا در نزديكي يك مفصل بزرگ اندام تحتاني نظير ران يا زانو شكل مي گيرد. محققين چندين علت بالقوه نظير كاهش اكسيژن رساني بافت سوخت و ساز غيرعادي كلسيم و ضربه موضعي را براي اين عارضه ذكر كرده اند. علائم باليني استخوان سازي نابجا عبارتند از:‌ محدوديت دامنه حركتي،‌ تورم، گرمي و درد، تب، ممكن است وجود داشته باشد. درمان اين عارضه بر محور درمان دارويي (اينرونات دي سديم)، تمرينات دامنه حركتي فيزيوتراپي و جراحي در صورت محدوديت قابل توجه متمركز است.

ترومبوز وريد عمقي
 

ايجاد ترومبوز وريد عمقي يك عارضه شايع و مرگبار است. به نظر مي رسد بيشترين خطر در دو هفته اول پس از ضايعه وجود داشته باشد. از آنجا كه در اين دوره افراد اغلب بي حركت و از نظر پزشكي شكننده هستند. داروهاي ضد انعقاد پيشگيرانه نظير وارفارين دهاني يا هپارين داخل وريدي مي تواند درماه هاي اول پس از ضايعه استفاده شود تا از لخته شدن خون جلوگيري كند. برنامه مرتب چرخاندن فرد در تخت و تحرك زودرس از جمله نشستن در تخت و جابه جايي به صندلي چرخدار، در پيشگيري از تجمع وريدي اهميت دارد. تجويز جوراب هاي الاستيك و وسايل ايجاد فشار متناوب براي اندام هاي تحتاني نيز مي تواند به بازگشت وريدي كمك كند.

پوكي استخوان و سنگ هاي كليوي
 

پوكي استخوان و سنگ كليه به دليل تغييرات متابوليك پس از ضايعه نخاعي ديده مي شود. متعاقب كاهش تحمل وزن، مواد معدني استخوان كاهش مي يابد. كلسيم از استخوان ها جذب خون شده و در كليه ها رسوب مي يابد و تشكيل سنگ كليه مي دهد. تحرك زودرس، ايستادن با هدف درماني و تغذيه مناسب مي تواند ايجاد اين عوارض بالقوه را به حداقل برساند.
در شماره هاي بعدي مواردي ديگر از عوارض ضايعه نخاعي را بحث مي كنيم.
منبع:نشريه از نو، شماره 7و8.